مقالات
تـاثیـر والـدیـن بـر روابـط عـاطفی بـزرگسـالان
همه آدمها به دنبال یک رابطه عاطفی ماندگار هستند اما تعداد کمی از این افراد میدانند که انتخابهایشان را چطور و بر چه اساسی انجام میدهند. بیشتر افراد بهطور ناخودآگاه به دنبال یک رابطه عاطفی بر اساس روابطی میگردند که بین والدین و فرزندان و بین خواهر و برادران وجود دارد؛ همه افراد از سوفکل تا فروید دریافته بودند که رابطه بین فرزندان و والدین یکی از پیچیدهترین احساسات است؛ از عقده ادیپ و الکترا گرفته تا باور رایجی که میگوید اولین عشق زندگی شما، والدین شما هستند؛ تعاملات میان خواهرها و برادرها هم اگرچه ممکن است به قدرت روابط والدین نرسد اما این تغییرات و تاثیرات آینده روابط فرد در بزرگسالی را به نمایش میگذارد.
اگر این روابط مثبت باشد، افراد بازتابی از همین روابط مثبت را همچون محبت، مهربانی، خوشمشربی و بهویژه علایق فکری در زندگی آینده خود دنبال میکنند. اما زمانی همه مشکلات شروع میشود که درگیری، فاصلههای عاطفی و ناکارآمدی وارد روابط میشوند. معمولا افراد به سمت کسانی گرایش دارند که به بازسازی همان تعاملات اما به شیوههای مختلف میپردازد. شاید در نظر اول دنبال کردن تعاملات منفی، خلاف عقل سلیم به نظر برسد اما در بسیاری موارد، افراد ناآگاهانه و تحت تاثیر عمیقترین احساسات ناخودآگاهی خود به این سمت تمایل دارند: چیزی که از آن به «رواننژندی تکراری» یاد میشود و در این نقطه است که افراد تمایل به بازگرداندن گذشته و بازسازی مجدد آن و امید به ایجاد تغییر درنتیجه آن دارند. هنگامیکه افراد در دام روابط مسموم میافتند هنوز فرصت نکردهاند به گذشته برگشته و الگوهای کودکی خود را مشاهده وزندگی گذشتهشان را بازسازی کنند. رواندرمانی میتواند درزمینه برجسته کردن الگوهای کودکی بسیار موثر عمل کند و افراد را در شناخت و عوامل موثر بر انتخابشان یاری کند. هر فردی لیاقت آن را دارد که در زندگی عشق و روابط مثبت را دریافت کند.