مقالات

روان‌شناسی ظاهربینی نوجوانان

۲۱ بهمن ۱۳۹۴
 
 
 
دکتر محمدرضا خدایی، روان‌پزشک و عضو هیات‌علمی دانشگاه علوم‌بهزیستی و توانبخشی
 
 
شخصیت انسان دوبعدی است؛ بعدی که از طریق ارث به افراد می‌رسد و بعدی که از طریق محیط، یادگیری و ارتباط‌های بین‌فردی شکل می‌گیرد. فعالیت‌های انسان نیز نمادی از شخصیت اوست که آن هم دارای دو بعد ظاهری و معنوی است. در بحث ظاهربین شدن انسان‌ها بعد ظاهری فعالیت‌ها مطرح است. این بعد ناشی از آموزش‌ها و ارتباط‌های اجتماعی افراد است. همه انسان‌ها اوایل زندگی به نیازهای شخصی خود توجه دارند ولی با رشد فکری و جسمی توجه‌شان به محیط اطراف جلب می‌شود و به‌تدریج جهان‌بینی و قضاوت‌ها در آنها شکل می‌گیرد و به معنا و باطن گرایش پیدا می‌کنند. انسانی که فقط به ظاهر توجه می‌کند هنوز به قضاوت و بلوغ فکری نرسیده و به عبارتی، کاملا سطحی‌نگر است. متاسفانه جامعه‌ ما تا حدودی از بعد باطنی دور شده و به ظواهر روی ‌آورده است. آثار ظاهربینی در جامعه را می‌توانیم به‌صورت توجه مردم به تهیه اجناس زیبا و مجلل، توجه به زیباتر کردن چهره و حتی تصمیم‌گیری از روی ظاهر برای انتخاب دوست و حتي شریک زندگی و... مشاهده کنیم اما هدف ما نفی زیبایی نیست. طبیعی است که زیبایی کشش ایجاد می‌کند. مثلا اگر وارد باغ گلی شویم باوجود اینکه انواع گل‌ها را می‌بینیم ولی گلی وجود دارد که زیباتر از بقیه باشد و نظر ما را به خود جلب کند.
 
به طور کلی، زیبایی در هر شرایطی لازم است ولی کافی نیست. فرض کنیم برای خرید لباس وارد یک مغازه می‌شویم. چشم ما ناخودآگاه زیبایی یکی از لباس‌ها را درک می‌کند ولی ما فقط به زیبایی لباس اهمیت نمی‌دهیم و کنار آن کیفیت و جنس لباس، ماندگاری و کاربرد آن را هم مدنظر قرار می‌دهیم. در روابطمان نیز باید از چنین قانونی تبعیت کنیم و ضمن اینکه معیارهایی برای چهره فرد داریم به درون او هم نگاهی داشته باشیم و اینکه واقعا او کیست و چه شخصیت و توانمندی‌هایی دارد. برای ایجاد یک رابطه باید منافع بلندمدت و هدف‌دار را مدنظر قرار داد. وقتی فردی فقط دنبال ظاهر هر چیزی است نشانه آن است که بلوغ شخصیتی و فکری او همزمان با بلوغ جسمی‌اش رشد نکرده است. 
 
به نظر من، ظاهربین بودن انسان‌ها در هر جامعه‌ای وجود دارد و خاص جامعه ما نیست، اما رشد بیش از حد این رفتار در کشور ما شاید نشانی از این باشد که یک آزمون و خطا در حال اتفاق است. در یک تحلیل اجمالی شاید بتوان مشکل را به گذشتگانمان نسبت داد که بیش از اندازه به باطن توجه می‌کردند و توجهی به ظاهر نداشتند یعنی بین ظاهر و باطن تعادلی برقرار نبوده و باعث شده واکنشی افراطی در جامعه شکل بگیرد و افراد، ناخواسته بر آن شوند كه برعکس گذشته عمل کنند. 
 
نقش مهم دهکده جهانی را هم نباید در ظاهربینی افراد از نظر دور داشت. امروزه ما به راحتی و با فشار دادن یک دکمه می‌توانیم شهرهای مختلف دنیا را ببینیم و با فرهنگ‌های آنها آشنا شویم ولی اشکال کار در اینجاست که جامعه ما به رفتارهای ظاهرفریبی که در همان کشورها هم مورد تایید نیست، توجه بیشتری نشان می‌دهد. افراط بیش از حد در مدل‌گیری از هنرپیشه‌ها، توجه به مد و چشم و هم‌چشمی‌ها رفتارهای زیانباری هستند که می‌توانند به کانون خانواده، جامعه و بیشتر از همه به خود فرد صدمه بزنند. به نظر می‌رسد ایران در حال گذار است اما من به این موضوع خوشبینانه نگاه مي‌كنم. همين كه رسانه شما این نیاز را احساس می‌کند که باید درباره‌اش بنویسد و اطلاع‌رسانی کند، یعنی جامعه رسانه‌ای ما متوجه  این اشتباه رفتاری شده است. شکی نیست که با گذر زمان جامعه به سوی عقلانی شدن پیش خواهد رفت و به رشد اجتماعی لازم خواهد رسید.
 
 
 
منبع: سپید آنلاین