مقالات
شاه تره (بقلة الملک یا سلطان سبزى ها) در طب سنتی ایران ( 1 )
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مرحوم دكتر سيد جلال مصطفوى كاشانى
هر سال قبل از فرارسيدن عيد نوروز و دميدن نسيم فرح بخش بهارى، شما با خانه تكانى، راهروها، اتاق ها و صحن حياط را از كثافات و آلودگى ها پاك و كفش و لباس هاى كهنه را نو مى كنيد، ولى غافل از اين هستيد كه در طول سال، به علت تراكم مواد زايدى كه از مواد غذايى نيم سوخته و تنفس هواى آلوده به گرد و غبار و گازوئيل، در بدن به وجود مى آيد؛ هم چنين هيجانات عصبى و جنگ اعصاب بر اثر مبارزات حياتى و چندين علت ديگر، خون شما نيز كثيف و كبد، كليه و مراكز عصبى شما آغشته به مواد سمّى شده است كه احتياج به شست وشو و تصفيه دارد.
افراط در خوردن گوشت، شيرينى و چربى در فصل زمستان و كمى مصرف سبزيجات و ميوه جات در اين فصل نيز مزيد بر علت شده و باعث گرديده است يكى از قوانين ثابت طبيعت كه رعايت تعادل در مصرف مواد غذايى گوناگون است و حفظ سلامت آدمى به آن برمى گردد، نقض شود و از اين راه نيز سمومى در بدن توليد و درنتيجه خون شما غليظ و كثيف شده است.
اين مسموميت تدريجى بافت ها و اعضاى بدن، در مجارى عروق خونى و صفراوى داخل كبد- كه يكى از اعضاى رئيسه بدن است- و هم چنين در مجارى داخل ساير اعضا و احشا انسداد ايجاد مى كند و به اين ترتيب، كم كم تصلب شرايين، كه مقدمه پيرى زودرس است، شروع مى شود. ما درباره تصلب شرايين و خطرهاى غير قابل جبران آن مفصل بحث كرديم و گفتيم كه مرگ ومير حاصل از عوارض گوناگون اين بلاى عالم گير، در درجه اول اهميت قرار دارد و امروزه كليه محافل پزشكى در سراسر جهان، بيش از هر چيز به آن توجه مى كنند.
علايم و مظاهر مختلف اين مسموميت داخلى اعضاى بدن و اين كثافت خون، كه تصلب شرايين از نتايج آن است، عبارت اند: از تيرگى رنگ رخسار، كدورت حواس، كم حافظگى، بى خوابى، صدا كردن سر شبيه به صداى آبشار، يبوست مزاج، عصبانيت و تندخويى، خشكى پوست بدن و لب ها و حلق و دهان، گاهى سردرد و سرگيجه، سستى و خونريزى لثه، تلخى دهان و پيدايش جوش ها و دمل ها در بدن، خارش هاى پوستى، دردهاى عصبى و مفصلى و ....
پدران ما و پدران پدران ما، طى قرن هاى متمادى و در طول هزاران سال تاريخ مدون بشر، نه تنها در ايران، بلكه در سراسر جهان، به پيروى از دستورهاى حكيمانه پزشكان قديم، كه متكى به يك سلسله تحقيقات و بررسى هاى دقيق علمى و تجربى بود، اين علايم و عوارض را مى شناختند و به خطرهاى غير قابل جبران آن آگاه بودند. به عنوان پيشگيرى و درمان و مانند يك واكسيناسيون عليه كليه بيمارى ها، در اول فصل بهار، به مدت 20 الى 30 روز با شاه تره و كاسنى رژيم مى گرفتند. همين رژيم آن ها را در سراسر سال يا حد اقل چندين ماه از ابتلا به انواع بيمارى ها در امان نگه مى داشت، به طورى كه كم كم اجراى اين دستور سودمند بهداشتى به صورت يكى از عادات و آداب ملى درآمده بود (متأسفانه، تمدن جديد همراه با نابود كردن همه شعائر و سنن قديم، اين اصل محكم بهداشتى را نيز از بين برد و درنتيجه، بشر تيره روز در معرض ابتلا به انواع و اقسام بيمارى ها قرار گرفت و ما امروز كفاره غفلت و غرور دانشمندان را بايد بپردازيم).
مشخصات شاه تره
قبل از اينكه به شرح خواص درمان بخش شاه تره بپردازيم، از نظر كمال اهميتى كه اين گياه دارد، بايد نكته اى را يادآورى كنيم كه به عنوان نمونه بر روى ساير گياهان دارويى نيز قابل تطبيق است و آن عبارت است از ذكر نام علمى گياه، تعلق آن به طبقه بندى گياهان دارويى، محل رويش و استفاده از مأخذ علمى براى پى بردن به خواص دارويى آن.
شاه تره از نظر طبقه بندى گياهى، از تيره شاه تره و شامل 5 جنس و 170 گونه است. اين 170 گونه كه اختلافات جزئى از نظر گل، برگ، ساقه، شاخه و ... با يكديگر دارند، در نقاط مختلف جهان مى رويند. بديهى است كه از نظر خواص درمانى نيز اين گونه هاى مختلف، كم وبيش اختلافاتى با يكديگر دارند و حتى بعضى ها اصلا فاقد خواص دارويى هستند؛ يكى از اين 170 گونه كه در اروپا مى رويد و در ايران وجود ندارد، نامش به زبان فرانسه فومتر و نام علمى آن فوماريا افيسيناليس است و اروپاييان فقط همين را معمولا در طب به كار مى برند. شاه تره اى كه در ايران مى رويد، گونه ديگرى است كه نام علمى اش فوماريا پارويفلورا است. اين شاه تره در اروپا نيز وجود دارد و بااينكه به عقيده خود اروپاييان، از نظر خواص طبى، چندان تفاوتى با فوماريا افيسيناليس ندارد با اين همه، مصرف آن معمول نيست.
در اين مورد تكليف ما چيست؟ اگر ما بخواهيم خواص طبى شاه تره را بنويسيم، از كدام منبع بايد استفاده كنيم؟ در كتاب هاى اروپايى خواص طبى فوماريا افيسيناليس را شرح داده اند نه خواص طبى شاه تره اى كه در كشور ما مى رويد، در عين حال، آنچه از نظر دانشمندان ما و دانشگاه هاى ما موثق، معتبر و داراى ارزش علمى معرفى شده است، همان مآخذ و منابع خارجى است. براى حل اين مشكل، كه نظير آن در ساير موارد نيز هست، فقط يك راه وجود دارد كه به آن وسيله خواهيم توانست گياهان دارويى كشور خودمان را با جرأت و اطمينان كامل به مصارف درمانى برسانيم و آن مراجعه و استناد به كتب طبى قديم ايران است كه خواص دارويى گياهان بومى ايران را در آن ها منعكس كرده اند. ممكن است كسانى ايراد گرفته و بگويند كه پزشكان قديم ايران دراين باره اطلاعات ناقص و احتمالا غلطى داشته اند كه مستند به اصول و مبانى علمى نيست و در قرن بيستم، با توسعه شگرف همه علوم و از جمله علم طب، مخصوصا درمان شناسى، استناد به كتب طبى قديم امرى باطل و بيهوده است. در جواب مى گوييم كه اگر در هر علمى ما شاگرد مكتب اروپا هستيم، در مورد خواص گياهان دارويى، مدت هزار سال است كه آنان شاگرد مكتب ما هستند، حتى در همين قرن بيستم، نيز پزشكان اروپا كه پيرو طب گياهى هستند، نتوانسته اند بيشتر از آنچه پزشكان قديم ايران درباره خواص درمان بخش گياهان دارويى گفته اند، چيزى بگويند و هرچه تاكنون، طى قرن هاى متمادى نسل به نسل دراين باره شرح داده اند، اقتباس از قانون ابن سينا و تحفه حكيم مؤمن است.
براى اثبات اين مطلب كتاب گياهان دارويى، تأليف دكتر على زرگرى، استاد دانشكده داروسازى دانشگاه تهران را انتخاب مى كنيم كه از روى كتاب هاى علمى جديد تنظيم شده است و از هر لحاظ بهترين مرجع صلاحيت دار علمى براى استناد مطالب مربوط به طب گياهى است. مندرجات اين كتاب را از لحاظ خواص درمانى گياهان دارويى با مندرجات تحفه حكيم مؤمن مقايسه مى كنيم.