مقالات

مالیخولیا و جنون از دیدگاه طب سنتی ایران

۱۴ آبان ۱۳۹۴

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

دکتر عبدالله احمدیه

 

علت بروز ماليخوليا وجود ماده سوداوى در مغز است. همين امر سبب فعاليت باطل يا ناقص قواى دماغى خواهد گرديد. اگر ماده سوداوى در تمام بدن پراكنده بوده و بخار آن به سوى مغز متصاعد شود نشانه اين عارضه تكيدگى و ضعف بدن و نيز صلابت و اختلاف در نبض مى باشد.

 

نظرات پيشينيان را در زمينه ایجاد خلط سودای بیماری زا بايد به شرح زير خلاصه نمود:

 

گاهى از احتراق اخلاط، خلط سوداوى حاصل مى گردد. غرض از «احتراق اخلاط» آنست كه در ذات آن خلط گرمى ايجاد مى گردد. در اين حالت آنچه كه از خلط «لطيف» است تحليل رفته و آنچه «كثيف» است باقى خواهد ماند و سوداى غير طبيعى نيز همين خواهد بود. بطور كلى از هر خلطى كه محترق گردد سوداى غير طبيعى مى ماند.

اگر از احتراق صفرا خلط سوداوى حاصل شود نشانه آن اضطراب، ناآرامى، فزونى خشم، حرارت بدن و بروز جنون خواهد بود.

اما سوداى حاصل از «احتراق بلغم» نشانه اش سكون بيمار و قلت حرارت اوست.

اگر سودا با خون همراه باشد، اختلال ذهنى، بشاشت، سرخى چشم، رنگ كدر مايل به سرخى بدن، امتلاى رگ ها و عظم و سرعت نبض از نشانه هاى سوداى دمويست.

چنانچه در اين هنگام سودا غلبه كند حالت ترس و هراس و تخيلات بد و گريه در بيمار پديدار مى شود.

 

درمان

 

همه روزه جوشانده از بنفشه 2، گل گاوزبان 2 ل، عناب 10 و سپستان 20 دانه مورد استفاده قرار داده شود. پس از ايجاد نضج (پزايندگى خلط) مطبوخى از افتيمون دهند تا خلط از بدن خارج گردد. ضمنا بايد با غذاها، نوشيدنى ها و ميوه هاى مناسب براى لينت مزاج داد و ادرار را زياد نمود. بيمار بايد استحمام كند. مدتى در آب گرم بنشيند تا عرق نمايد و از تشنج انساج بدن كاسته شده و مقدارى از سموم از راه پوست خارج شود.

اگر بيمار را در لگنى محتوى مطبوخ بنفشه، نيلوفر، برگ كاهو، جو نيم كوب، پوست خشخاش و بابونه بنشانند نتيجه امر بهتر خواهد بود. همچنين كشيدن روغن بنفشه، نيلوفر، كدو و مانند آن در بينى و ماليدن آن بر بدن سودمند خواهد بود. ايجاد محيط آرام و رعايت استراحت و آرامش بيمار ضرورت بسيار دارد. در صورت لزوم مى توان از مسهل زير به بيمار داد:

بليله كابلى 4، اسطوخودوس 2، كشمش 5، شاهتره 2، بسفايج 3 و سنا 6 مثقال (داروها را كوبيده و آميخته و بجوشانند و دست آخر 3 مثقال افتيمون را داخل آن نمايند تا فقط يك جوش بخورد. پس از سرد شدن محلول چند نخود صبر زرد سائيده شده را در آن بريزند. در صورتى كه نياز به داروئى قوى تر باشد چند نخود غاريقون بدان بيافزايند. بعد محلول جوشانده را با شكر شيرين ساخته به بيمار بنوشانند.)

هرگاه داروهاى فوق يافت نشود به ناچار مى توان تنها به صبر زرد قناعت نمود، زيرا صبر زرد علاوه بر آنكه خون را از سر متوجه اعضاى سافله بدن مى نمايد سودا، صفرا و بلغم را نيز دفع خواهد نمود.

هرگاه از عمل احتراق، صفرا پديدار گردد در اين صورت بايد مبردّات زياد به كار برده شود همانند اسپرزه، بنفشه، تخم، كاسنى، تخم هندوانه، تخم خيارين، تخم خطمى، تخم كدو، نيلوفر، عرق بيد، عرق كاسنى، تمشك، شربت آلبالو، آلو، گيلاس، سكنجبين، آب كدو، چغندر، گشنيز، كاهو (مخصوصا استفاده از ضماد آن به سر)، آب كاهو (براى رفع بيخوابى مفيد است)، دوغ، خيار، هندوانه، هلو، تمر، اسفناج و شيره بادام و ...

نسخه ديگر براى تأمين لينت مزاج عبارتست از: پوست هليله زرد 6، تمر هندى 5، شاهتره 2، گل سرخ 3، تخم كاسنى (نيمكوب) 3 مثقال، آلو 30 عدد و سپستان 50 عدد داروهاى فوق را بايد در آب بجوشانند پس از مقدارى تبخير بلافاصله سه مثقال افتيمون در آن بريزند پس از سرد شدن آن را با ده مثقال شيرخشت و يا يك سير بيدخشت آميخته و مورد استفاده قرار دهند. هرگاه شيرخشت، يا بيدخشت موجود نباشد مى توان به جاى آن ترنجبين را به كار برد. اگر قدرى صبر زرد، سقمونيا و تربد هم جهت تقويت عمل به اين مسهل بيافزايند جايز خواهد بود. مسهل هاى ديگرى كه توصيه شده نيز به شرح زير است:

1- مسهل از مغز فلوس 14، شيرخشت 12، ترنجبين 12، گل سرخ 2، بنفشه 4، نيلوفر 2، تمر هندى 5، ريشه كاسنى 3، تخم كاسنى (نيمكوب) 3، افتيمون (در كيسه كتانى) 3، روغن بادام شيرين 4 مثقال و عناب 20، سپستان 30 و آلو بخارا 35 عدد.

2- مسهل از بنفشه 4، نيلوفر 2، گل سرخ 2، سنامكى 2، تمر هندى 6، افتيمون 2، شيرخشت 12 مثقال و آلو 40 دانه.

بايد پاكسازى روده و معده به دفعات و با مدارا انجام گيرد تا اصطلاحا هم «ماده» مستأصل شود و هم مزاج دچار ضعف نگردد. اين بدان علت است كه ماده سوداوى به سهولت دفع نمى شود. در اينجا استفاده از «ماء الاصول» نيز توصيه شده است. محلول ماء الاصول عبارتست از: بيخ رازيانه، ريشه كاسنى، ريشه ايرسا، بسفايج، گاوزبان، بادرنجوبه، هليله كابلى، از هريك به قدر نياز جوشانده شده سپس افتيمون را بر آن بيافزايند و ظرف را زود از روى آتش بردارند. در آخر ترنجبين به آن اضافه كنند و به بيمار بنوشانند.

اعمال مفيد ديگرى كه توصيه شده عبارتست از ماساژ با آب كدو، آب چغندر، آب سيب، گلاب و عرق نيلوفر و مانند آن روى قلب بيمار، و ديگر آنكه دست و پا، ناف و مقعد را با روغن بنفشه، روغن كدو، روغن بادام شيرين، كنجد و تخم خيارين چرب كننده.

ماءالشعیر، آب كاهو و يا شير دختر يا شير بز در بينى ريزند و به پيشانى بمالند.

براى تسكين اعصاب بيمار استفاده از نقاط خوش آب و هوا و استحمام مرتب بسيار ضرورى خواهد بود.

چنانچه طبيعت بيمار سرد باشد بايد داروهائى كه طبع گرم دارند تجويز كرد. مثلا جوشانده اى مركب از گل گاوزبان 2، ريشه ايرسا 2، بسفايج 3، اسطوخودوس 2، شاهتره 2 و ترنجبين 16 مثقال را چند روز پيوسته بدهند تا هم خلط سوداوى پخته و گرم گردد و هم لنيت مزاج حاصل شود. در روز پنجم مسهل از ايارج فيقرا و يا حب اصطمحيقون بدهند و يا مسهل مركب از بليله كابلى 4، شاهتره 3، سنامكى 4، بسفايج 3 و بالنگو 4 مثقال (همگى جوشانده شده بعد افتيمون 3 مثقال بر آن افزوده و از روى آتش بردارند. پس از صاف كردن تربد مجوف 1 مثقال و شكر بدان اضافه نموده بنوشند).

براى نضج كامل، روزها شير را جوشانيده و در آخر مقدار چهار تا پنج مثقال افتيمون در آن بريزند. پس از سرد شدن اگر سكنجبين هم به آن اضافه كنند بهتر است. محلول را صاف نموده و مورد استفاده قرار مى دهند. مى توان از داروى مفرح كه ساخته «رازى» است استفاده نمود. تركيب آن به شرح زير مى باشد:

گل سرخ 6، سعدگونى 5، قرنفل 3، مصطكى 3، سنبل الطيب 3، اسارون خرفه 2، زرتب 2، زعفران 2، قاقله 1، بسباسه 1، جوزبوا 1 مثقال و آمله. آمله را در 7 رطل (90 مثقال- 453 گرم) آب مى جوشانند تا به حد سه رطل برسد بعد نصف رطل عسل بدان مى افزايند و باز به جوشاندن آن ادامه مى دهند تا غليظ شود سپس ظرف را از روى آتش برداشته و داروهاى كوبيده شده فوق را به آن اضافه مى كنند. خوب هم مى زنند و پس از دو ماه دارو را مورد استفاده قرار خواهند داد. اين دارو مفرّح روان، هاضم غذا و روشن كننده رنگ رخسار مى باشد.

نسخه ديگرى كه در همين زمينه توصيه شده و مفرّح روان است عبارتست از: بالنگو، ترنج، قرنقل، مصطكى، خرفه، دارچين، جوزبوا، قاقله، نارمشك، بهمن سرخ، بهمن سپيد، زرنباد، درونج، تخم بادروج، فرنجمشك (از هريك 2 درهم كوبيده شود) بعد بليله كابلى 40 عدد و آمله 30 عدد را نيمكوب كرده در سه رطل آب بجوشانند تا دو سوم آب بخار شود پس از صاف كردن محلول يك رطل عسل بدان افزوده و پس از قوام آمدن، ظرف را از آتش برداشته با داروهاى فوق الذكر بياميزند و گهگاه يك مثقال از آن را مورد استفاده قرار دهند.

 

تمکن ماده سوداوی در سر و سایر اعضا

 

چنانچه ماده سوداوى در سر و يا در بقيه نقاط بدن حتى به مقدار ناچيز تمكن يابد ماليخولياى مورد ابتلاء از بدترين نوع خواهد بود. اين نوع بيمارى اكثرا متوجه افراد ظريف الفكرى كه شب و روز با مسائل پيچيده سروكار دارند مى گردد. نشانه هاى آن فكر و خيال زياد، وسواس دائم، خيره شدن به نقطه اى واحد، تكيدگى چهره و متعادل بودن بقيه اعضاى بدن، چشمان فرورفته، نبض كند، ضعيف و ناهماهنگ مى باشد.

 

درمان- بايد نخست به بيمار داروهاى منضج و پزاينده خلط سودا را داده سپس مسهل دهند زيرا معمولا پانزده روز براى نضج و دفع سودا وقت لازم است. در اينجا استفاده از داروهاى ماليدنى و مرطوب كننده بدن مفيد مى باشد و اثر مثبت آن اين است كه در سوراخ هاى بينى ترى ظاهر گردد.

 

ماليخولياى مراقى

 

در اين نوع بيمارى خلط سوداوى در معده يا ماساريقا يا در طحال يا مراق (لايه خارجى پرده صفاق) متمركز شده و بخارات آن متصاعد گرديده و به دماغ مى رسند و موجب بروز بيمارى مى شوند. به عقيده قدما این بیماری موجب ستبرى گردن مى‏ گردد.

علامت اين نوع ماليخوليا آروغ هاى ترش زياد، عدم هضم كامل غذا، تنگى سينه، لعاب زياد دهان، نفخ شكم، نرمى مدفوع، درد بين دو شانه، گرسنگى كاذب و مفرط، احساس تصاعد بخارات در بدن و معده مى باشد. درمان در این حالت بر پاکسازی دستگاه گوارش از ماده سوداوی متمرکز بود. (در این زمینه در مطلب بیماریهای گوارشی نکاتی ذکر گردید.)

 

سایر درمانها

 

براى درمان بيمارى مالیخولیا پزشكان قديم نسخ و روش هاى مختلفى را به كار مى بردند از جمله آنها روش درمانى زير بوده است:

 

1- منضج از پر سياوشان 2، شاهتره خشك 2، اصل السوس 2، تخم گشنيز 3 مثقال، افتيمون شامى (2 مثقال در لفاف كتانى) و عناب 10 عدد، داروها را جوشانيده و صاف كرده سپس با ترنجبين 12 مثقال به مدت چهار روز به بيمار بنوشانند.

2- ريشه كاسنى 2، اسطوخودوس 2، بسفايج 2، سنامكى 6، پوست هليله كابلى 4 مثقال، افتيمون (2 مثقال ل در لفاف كتانى) را جوشانيده و صاف كرده با ترنجبين روز پنجم بنوشانند.

3- در صورت اكراه بيمار از جوشانده، به جاى آن هنگام صبح حب ايارج 3 مثقال با آب گرم و نبات داده شود.

4- در ايامى كه به پاك كردن مزاج مى پردازند از رگ قيفال يا باسليق و صافن خون كم كنند.

5- پس از پاك شدن مزاج شربت افتيمون داده شود.

6- بايد توجه شود كه قبل از نضج (آمادگی خلط جهت دفع) مسهل داده نشود.

7- اطرافيان بايد توجه بيمار را به هنگام درمان از بيمارى به جهات ديگر منحرف ساخته و حرفهاى تحريك كننده به ميان نياورند.

8- در روزهائى كه مسهل تجويز مى شود غذا سوپ و روزهاى ديگر آش اسفناج و گوشت جوجه و نيز آب هندوانه، آب انگور، نارنگى، ليموشيرين، انار و مانند آن دهند.

9- پشت گردن بيمار را داغ كرده در محل جراحت نخود گذارند و مدت شش ماه  حداقل به اين كار ادامه دهند تا سموم مغزى از اين راه خارج گردد.

10- مسافرت بيمار به نقاط خوش آب وهوا و معاشرت با افراد مورد علاقه توصيه شود.

11- روزى يكى دو مثقال افتيمون شامى را در كاسه اى از شير جوشيده ريخته پس از يكى دو جوش ظرف شير را از روى آتش برداشته و پس از كمى سرد شدن آن را به بيمار بنوشانند.

12- پزشك بايد به درمان مداومت بخشد و در اولين مراحل درمانى از معالجه مأيوس نگردد.

 

معجون افتيمون

 

اينجانب توصيف و تعريف «معجون افتيمون» را در چندين كتاب خوانده ام كه در همه آنها آن را براى پاكسازى دماغ از مواد سوداوى و رفع عوارض روان در جنون و بيماريهاى بارده دماغى توصيه كرده اند. من خود بارها اين دارو را در مورد بيماران به كار برده ام و از آن نتيجه خوب گرفته ام.

بياد دارم مردى روستائى را كه مدت 20 سال دچار حالت ديوانگى بوده و هفت سال را در بيمارستان به سر مى برد پس از يأس از هرگونه درمانى بستگانش به نزد من آوردند.

براى امتحان جوشانده هائى مانند شاهتره، و افتيمون كه در بالا بدان اشاره شد همراه با مسهل هاى لازم تجويز نمودم. آثار بهبود در حالات بيمار پديدار گرديد. سپردم علاوه بر آن هر روز مقدارى پوست ريشه درخت توت سفيد را جوشانيده به او بنوشانند و نيز مقدارى از صمغ درخت و برگ توت را به او بخورانند. بعد از آنكه روده ها وضعى مرتب يافتند علاوه بر دستورات فوق معجون افتيمون و شير را درست كرده به بيمار دهند. با پيروى از دستورات رفته رفته حال بيمار به صورت عادى درآمد و به امور و كارهاى روزانه خود پرداخت. پس از حصول بهبود به بستگان بيمار سپردم در طول سال گهگاهى از آن جوشانده ها و مسهل ها و معجون تهيه كرده و به بيمار دهند تا حالت تعادل روحى او همواره پايدار بماند.

 

و اما نسخه معجون افتيمون:

 

پوست هليله كابلى 10، آمله مقشّر10، بليله 10، تربد مجوّف 5، افتيمون شامى 5، سنامكى 5، رازيانه 5، اسطوخودوس 2، گل سرخ 2 و نمك هندى 1 مثقال (داروها را بايد كوبيده و آميخته و با عسل سرشته كرده در ظرفى در بسته قرار دهند و حدود يك ماه بعد آن را مورد استفاده قرار دهند. مقدار خوراك تا 5 مثقال است.)