مقالات
نکاتى پیرامون بیماریهاى گوارشى-4
ضعف معده
در طب سنتى علت ضعف معده يا از «سوء مزاج سرد» (سودا) شناخته شده و يا از زيادى بلغم در معده. در تزايد «بلغم»، آب برگ ترب، آب تره تيزك، خردل، عسل، گلقند و نيز حب شبيار و معجون خيارچنبر، و به عنوان غذا شورباى تره و شويد داده مى شود.
چنانچه علت ضعف معده از «سوء مزاج سرد» (سودا) باشد نشانه آن قراقر و نفخ بسيار است. علاج آن خوردن زيره، زنجبيل پرورده، دارچين، فلفل، مصطكى، اطريفل و مانند آنست.
چنانچه سوزشى در فم معده احساس شود با صرف غذا آن سوزش زايل خواهد شد.
اگر ضعف معده از «بلغم» بوده و در معده دل بهم خوردگى، قى و تشنگى نباشد علاج آن را قدما استفراغ و سپس استفاده از داروهائى مانند بالنگو، رازيانه و دارچين مى دانستند.
ورم معده و نشانه هاى آن
1- در بيماران «دموى مزاج» درد و تب تيز، شيرينى مزه دهان و رنگين بودن ادرار نشانه آنست.
2- در بيماران «صفراوى» نشانه بيمارى تب تيز، قى، تشنگى و تلخى دهان است.
چنانچه عارضه از وجود صفرا باشد به هنگام تهى بودن معده درد شديدتر گشته و ممكنست ايجاد اسهال صفراوى كند.
3- در بيماران «بلغمى» در ملامسه، شكم نرم بنظر مى رسد.
درصورتى كه عارضه از وجود بلغم محبوس در معده باشد، در موقع پر شدن معده درد زيادتر گرديده ولى عطشى وجود نخواهد داشت. ضمنا هر چيز سردى درد را شدت خواهد بخشيد.
چنانچه در فم معده بلغم وجود داشته باشد بيمار دچار دل بهم خوردگى و ترشى دهان خواهد شد. رنگ ادرار سفيد شده و با مدفوع، بلغم دفع خواهد گرديد.
ماء العسل معده را قوت بخشيده در درمان فلج، لقوه، درد مفاصل و بيماريهاى ناشى از بلغم مفيد مى باشد. اين دارو اشتها مى آورد، عمل گوارش را يارى مى رساند و رطوبت معده را مى زدايد. اگر پزشك واهمه در خشكى معده ناشى از داروى مزبور داشته باشد مى تواند آن را با آب بسيار بياميزد تا تشنگى نياورد. اين دارو اخلاط نواحى كليه را همراه با ادرار بيرون مى راند و چنانچه در نواحى شش ها رطوبتى باشد آن را به آسانى برطرف خواهد كرد.
4- در بيماران «سوداوى» به هنگام ملامسه، محكمى و سفتى شكم محسوس است.
چنانچه عارضه از وجود سودا باشد نشانه آن شورى دهان، سوزش بالاى ناف و تيرگى رنگ خواهد بود.
نسخه زير در رفع عوارض سوداوى معده، كبد و روده بى نظير است: بسفايج 3، بابونه 1، ريشه ايرسا 2، گل سرخ 2، مغز فلوس 12، ترنجبين 14، بنفشه 3 مثقال و عناب و سپستان 20 دانه.
درد معده
- چنانچه درد معده از وجود «باد» باشد درد از موضعى به موضع ديگر انتقال مى يابد.
بعنوان دارو، گذشتگان ريوند چينى و شراب دينار به بيمار داده و بعد از آرام يافتن او، با معجون كمونى (زيره) درمان را ادامه مى دادند. همچنين جوش شيرين و پونه از جمله داروهاى مورد تجويز بوده است.
- چنانچه درد به سبب وجود «بلغم» باشد علامتش آب رفتگى دهان است. اگر «بلغم شور» باشد عارضه با تشنگى همراه خواهد بود كه با نوشيدن آب تسكين نمى يابد ولى آب گرم آن را تخفيف مى دهد. بر اساس نسخ قديم زنجبيل دافع تشنگى ناشى از «بلغم» شور مى باشد.
- چنانچه علت از «سودا» باشد نشانه اش ترشى دهان و سوزش فم معده خواهد بود. با صرف غذا سوزش كاهش مى يابد. بسيارى از افراد هرگاه غذائى بخورند پس از گذشت دو ساعت معده شان به درد مى افتد. تا قى نكنند و مواد ترش را از معده خارج نسازند آرام نمى گيرند. آنچه از معده برآيد به حدى ترش است كه روى زمين كف خواهد كرد. علت آن از وجود خلط سودا در معده مى باشد. هرگاه غذا با آن آميخته شود ماده سوداوى افزون گرديده و به فم معده مى رسد و از آنجا درد آغاز مى شود. در اين هنگام ابتدا بايد اقدام به قى و پاكسازى در معده نمود.
- نشانه وجود «برودت» در فم معده آنست كه اشتها به غذا زياد مى گردد. براى دفع آن زنجبيل پرورده و مرباى بالنگ داده مى شود. اگر رطوبتى ترش مزه در فم معده مجتمع گردد باز اشتها پديدار خواهد شد. در طب سنتى با ايجاد قى و تجويز ايارج فيقرا اقدام به پاكسازى معده و درمان مى نمودند.
- كاهش اشتها بدون توليد «باد» علامت حرارت فم معده است. براى درمان، قدما شربت آب غوره، انار، تمر و مانند آن به كار مى بردند.
- تمايل به خوراكيهاى ترش مزه معمولا نشانه توليد صفرا بوده و سكنجبين و شربت هاى مناسب ديگر رافع آن خواهد بود.
- چنانچه پس از صرف غذا طعم دهان ترش يا شور شود دليل برآنست كه «بلغم شور يا ترش مزه» افزايش يافته است.
- چنانچه «نفخ سوداوى» غليظ و طبع بيمار خشك باشد و پس از صرف غذا درد پديدار گردد به رويّه گذشتگان تخم كرفس، سداب، شويد، مرزنجوش، بابونه، نانخوا، ترياق فاروق و مسروديطوس مى تواند بسيار نافع واقع شود.