مقالات

سنگ درمانی

گروه: طب سنتی
۲۶ مهر ۱۳۹۴

 

 

اگر بخواهیم در مورد «سنگ درمانی» مطلبی بنویسیم این موضوع از سه جنبه قابل بررسی است:

 

جنبه اول که مشهورترین جنبه آن است و در سالهای اخیر باب شده و البته بیشتر موضع کسب درامد است و حاصل حجم تبلیغات بحث سنگ درمانی یا gem therapy یا gem stone therapy می باشد. این روش درمانی برگرفته از طب چینی است و بر اساس تأثیر سنگها بر روی چاکراها می باشد که رویه شایع آن فروش سنگهای ماه تولد و سنگهای مختلف با ادعای اثرات عجیب و غریب در بازار است. در زمینه gem therapy کار علمی درست و حسابی  مقاله قابل استناد در منابع پزشکی موجود وجود ندارد و عمدتا اقوال اطبای چینی امیخته با ادعاهای فرصت طلبان داخلی و خارجی است. البته این به معنای نفی اثر سنگها نیست چرا که در زمینه اثر سنگها هم در منابع طب سنتی و هم در منابع روایی روایات جالب توجهی داریم. در زمینه سنگ درمانی جدید کتابهای مختلفی وجود دارد که بنده درباره انها مطالعه ای نداشته ام و منبع معتبری نیز از کسی نشنیده ام و آشنا نیستم. البته عدم اشنایی بنده به معنای نبود منبع معتبر نیست.

البته مبحثی به عنوان ماساژ با سنگ داغ نیز در دسته ماساژهای شرقی معمول است که در این زمینه از بعضی سنگها برای ماساژ و در کنار آن استفاده می گردد.

 

جنبه دومی که می توان در زمینه سنگ درمانی پیرامون آن سخن گفت اثراتی است که در منابع طب سنتی (عمدتا در قسمت شناخت داروهای معدنی) درباره ان صحبت شده است. مثل سنگهای مختلفی که در داروهای ترکیبی مورد استفاده قرار گرفته اند و همچنین سنگهای زینتی که برای هر کدام از آنها از نظر اثرات درمانی و حفظ سلامتی صحبتهایی شده است. در مورد اثر سنگها هم اثر رنگ آنها مطرح شده هم اثراتی که به دلیل مزاجشان داشته اند و همچنین اثراتی که بالخاصیه داشته اند مثلا مفرح بودن یاقوت یا غلبه سودا در سنگهای غیرشفاف و امثالهم. در زمینه نظرات حکما درباره سنگه و اثرات آنها کتابهای مختلف در بخش مفردات در قسمت مربوط به داروهای معدنی داد سخن داده اند. در این زمینه کتاب تنسوخ نامه ایلخانی به صورت خاص در زمینه سنگها و جواهرات و اثرات انها و روش شناخت و استحصال آنها بحث نسبتا مفصلی دارد. ظاهرا کتابی از ابوریحان بیرونی با عنوان الجماهر فی الج.اهر نیز وجود دارد که به صورت خاص در این زمینه صحبت نموده است که به زبان عربی است و بنده ندیده ام. در کتابهای داروشناسی نیز بخشهایی به این موضوع پرداخته اند مثل ابن سینا که در قانون (در حال حاضر جلد دوم قانون/ بخش مفردات) در این زمینه بحث نموده و کتاب مخزن الادویه نیز در این زمینه در قسمت مفردات صحبتهایی دارد. متن زیر قسمتی از کتاب تنسوخ نامه است:

«ياقوت دو قسم است، در قسمت اول باعتبار لون بر چهار جنس است: سرخ و زرد و كبود و سفيد. و هر جنسى شبه او جوهرى است از روى لون و صلابت و جلا و غير آن، كه تميز ميان آن اشباه و اجناس جز جوهرى حاذق يا حكّاكى عالم نتواند كرد. و خواص آن اشباه هرگز بخاصيت و فعل ياقوت نرسد. و شريف‏ترين و عزيزترين اجناس ياقوت سرخ است بدان سبب كه لون سرخى از عوارض صحت است، و توابع فرح. و علامت اشتعال حرارت غريزى است. و ديگر آن نوع عزيز الوجود است، و بيش قيمت. و خواص و فعل و اثر آن زيادت از جمله انواع ياقوت است. و او جوهريست كه سوهان برو كار نكند. و هيچ جوهر او را نتراشد، مگر سنگ الماس. و او جمله جواهر صلب را بتراشد.

و اگر ياقوت را بكرّات بآتش برند، و چندان گرم كنند كه رنگ آتش گيرد، هرگز تباه نشود. و صورت او متفتت نگردد. و جرم او را عناصر نيست نتواند كرد.»(یاقوت سرخ را از آن جهت که رنگ سرخ نشانه صحت است بسیار مفید دانسته و برای آن اثر تفریح یا سرور بخشیدن و زدودن هم وغم و افزایش حرارت غریزی قائل شده است.)

 

متن زیر نیز قسمتی از کتاب قانون است:

 

«معجون ياقوت كه ابتكار ما است.

ما اين معجون را ساختيم و در علاج شاهان و شاه‏مانندها به كار برديم و ديديم كه بسيار بهره‏ور و مفيد است. در علاج بيمارى وسوسه، دورى جستن از مردم، تپش غير عادى قلب و ناتوانى قلب ويژگى دارد و بسيار خوب است.

بسيارى از بيماريهاى كهنه شده و پايدار را- كه طبيبان از چاره‏اش درمانده بودند- ما با همين دارو معالجه كرديم و بيماران خوب شدند.

در علاج بيماريهاى مربوط به مغز، در بيماريهاى معده، در بيماريهاى مربوط به كبد، در بيماريهاى مربوط به طحال و در تداوى بيمارى قولنج ويژگى دارد، در علاج درد مفاصل و در علاج تبهاى مزمن و پايدار اين دارو كم‏نظير است.

 

تركيبات معجون ياقوت- كه ابتكار ما است- بدين قرارند:

 

نسخه 1- ريزه‏هاى ياقوت و بويژه ريزه شكسته‏هاى ياقوت سرخ انارى و يا تقريبا شبيه آن را به وزن يك مثقال در هاون مخصوص ريزند و به آرامى بكوبند كه تا اندازه‏اى آمادگى براى كوبيدن‏ كامل داشته باشد. از آن پس اين ريزه‏ها را بر سنگ ساييدن جواهرات بسايند.

2- سنگ يشم به وزن يك درهم، عقيق به وزن يك درهم، به همان ترتيب ياقوت ساييده شوند.

3- به وزن يك درهم طلا را در بوته‏اى زرگرى- كه آن را قبلا مردارسنگ ماليده باشند- بر آتش بگذار تا نرم مى‏شود و كش مى‏رود و نازك مى‏گردد؛ آن را بكوب تا از سونش ساييده آن دو دانگ به دست مى‏آيد.

4- نقره به وزن يك درهم با مقدارى بسيار كم‏قلع در بوته ريخته شود و نرم گردد و كش رود؛ سپس بكوبند تا ريزه‏ريزه مى‏شود.

5- آنگاه همين سونش و ريزه‏ريزه شده‏ها را همگى در آلت سودن مواد معدنى- كه صلايه نام دارد- چندان بسايند كه مانند گرد و خاك بسيار نرم شوند. همان سوده‏ها همگى را در شراب ريحانى (خوش‏بو) بيالاى و باز بساى تا خشك مى‏شود و دوباره چندباره بساى كه به كلى نرم گردماننده مى‏شود و چنان درهم بياميزند كه همه يكى شوند.

 

اين مجموعه را يك جزء حساب كن!

 

6- قارچ چمنى، سس صغير، فلفل، زنجبيل، ميخك و مرزنگوش هريك نيم جزء؛ يعنى هريك از اينها به اندازه نصف سوده معدنيها باشد. سنگ ارمنى، سنگ لاجورد، نمك نفطى، زنجبيل بيابانى، درونه، بهمنان و گل گاوزبان از هريك يك سوم جزء، سنبل رومى، حماما (هل)، سوسن زرد، ساذج، دارچين چينى، مرزه، آويشم، حسل و زيره از هريك يك چهارم جزء، پونه كوهى، كرفس كوهى، سنگ يهودى، بزر كرفس، مر، كندر، زعفران و فلفل سفيد از هريك يك ششم جزء، استخوان دندان فيل (عاج) يك سوم جزء.

همه اين داروها را بكوب و خرد بساى و داروهاى گردمانند شده معدنى قبلى را در آنها مخلوط كن و باز همه را باهم بساى و با دو برابر مجموع داروها عسل بليله درهم بسرش و قرصهاى يك مثقالى از آن بساز و مورد استفاده قرار ده!»

 

متن زیر نیز قسمتی از کتاب الابنیه است:

 

«از ياقوت بهترين سرخ است، و او بهترين جواهرهاست خاصّه رمّانى از وى و بترش سپيد است و ميانه ترش ازرق است، و خاصيت اين‏همه نوعهاش آنست كه تشنگى بنشاند، و اگر بكوبند، و خرد بسايند و بزهرداده دهند سود دارد، و مردم زهرخورده را از وى هيچ‏چيز بهتر نبود، و خاصيتش آنست كه دل را خرّم دارد و گر كسى نگينى ياقوت دارد بى‏آنكه خرّم بود خرّمى همى‏آوردش، و هركه او را اندر كوزه‏يى آب نهد و از آن كوزه آب همى‏خورد، هرگز وى را علت استسقا نبود و علامت آنكه بشناسندش آنست كه هميشه سرد بود و هرگز گرم نگردد و آتش بر او كار نكند، و از آتش زيانش نرسد، و گرچه بسى روزها اندر آتش بود، و هيچ‏چيز بر او كار نكند الّا الماس.»

 

متن زیر از کتاب منهاج البیان است:

 

«ياقوت:

 

أجوده الأحمر الرّمّانيّ، و ينفع من الوسواس السّوداويّ و الخفقان و ضعف القلب. و قيل: إنه يمنع جمود الدم إذا علّق على الإنسان.»(بهترین ان سرخ اناری است. برای وسواس سوداوی و تپش قلب و ضعف قلب نافع است. گفته شده اگر به گردن خود بیاویزند از جمود خون پیشگیری می کند.)

 

متن زیر از کتاب فرخ نامه است:

 

«اگر كسى در ياقوت بسيار نگرد گونه روى او سرخ شود، و اگر همه به زردى چون زر باشد.

و اگر كسى با خود دارد خون در تن وى نبندد.

و اگر جايى از تن مردم خون درافتاده باشد ياقوت در بندد خون از وى ببرد.

و گويند ياقوت نسوزد، و نپوسد، و پيوسته سرد باشد.

و اگر در آتش نهند سرد بيرون آيد.

و پازهرست، و آن در آب و هوا از كار نشود.

و بهترين ياقوت سرخ است، پس زرد، پس كبود.

و هركه ياقوت با خود دارد دلش افسرده نشود.»

 

متن زیر نیز از کتاب تحفه حکیم مومن است:

 

«ياقوت سرخ، در حرارت، معتدل و زرد او، در دوّم، گرم و خشك و كبود، در اوّل دوّم و سفيد، در اوّل و خشكى در همه غالب است و او مقوّى دل و دماغ و مفرّح و شرب يك درهم او ترياق سموم و تعليق او بالخاصية جهت رفع طاعون و تغيير هوا و وسواس و صرع و خفقان و رفع انجماد خون و نزف الدم و انگشترى او جهت قضاى حاجات و دفع ضرر صاعقه و غرق و طاعون و در دهان داشتن او جهت رفع تشنگى و بدبويى دهان، مؤثر.»

 

جنبه سومی که می توان به آن اشاره نمود بحث اثراتی است که از سنگها در روایات نام برده اند. روایات جالبی نیز از منشأ ایجاد سنگهای زینتی مختلف در روایات و توصیه به ساخت انگشتر از آنها و استفاده از انها در شرایط مختلف شده است. در این زمینه کتاب حلیة المتقین ساده ترین و دم دست ترین کتابی است که در زمینه سنگهای زینتی نیز روایاتی نقل نموده است. مثلا نقل زیر را نگاه کنید:

«روزی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) از کنار جسد کشته ای می گذشت که انگشتری با نگین عقیق در دست داشت. در این حال حضرت فرمود: «انگشترش را برای من بیاورید!» همراهان حضرت انگشتر آن مرد مقتول را از دستش در آوردند و به حضرت دادند. امیرمؤمنان (علیه السلام) نگاهی به آن انگشتر کرد و فرمود: «برای چه از صاحبت که تو را در دست داشت، محافظت نکردی (و مانع کشتن او نشدی)». انگشتر به صدا در آمد و گفت: یا علی! من عقیق یمنی نیستم.»

 

یا روایت زیر:

 

پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمود: «ای علی! انگشتر را در دست راست کن تا از مقربان (الهی) باشی. علی (علیه السلام) عرض کرد: ای رسول خدا! مقربان درگاه الهی چه کسانی هستند؟ فرمود: آنها جبرئیل و میکائیل اند. پرسید: چه انگشتری را در دست کنم؟ پیامبر فرمود: عقیق قرمز؛ زیرا سنگ عقیق، اوّل کوهی بود که به وحدانیّت خدا، و به نبوت من و به وصی بودن تو یا علی و امامت فرزندان تو و اینکه بهشت برای محبان تو و شیعیان فرزندانت است، اقرار کرد».

 

طبعا استفاده از سنگها به مقاصد مختلف از قدیم معمول بوده است و برای آنها اثرات مختلفی قائل بوده اند. البته سنگ درمانی یک روش درمانی مستقل به حساب نمی آید و یک تدبیر در کنار سایر تدابیر مختلف جهت حفظ سلامتی و درمان بیماریها قابل استفاده است.

 

 

 

منبع: روزنامه جام جم، دکتر محمدعلی زارعیان ( دانشجوی دکترای تخصصی طب سنتی )