مقالات

اثر بخشی میکروبیوم بر بیماری التهابی روده

۶ مهر ۱۳۹۴

 

نگاهي به نقش گسترده ميکروبيوم‌ها در سلامت و بيماري 

 

ترجمه: نيلوفر شايسته

 

Medical News Today: با توجه به گسترش روزافزون دانش پژوهشگران در زمينه ميکروبيوم‌ها، لزوم داشتن آگاهي بيشتر در اين حوزه و نقش آنها در سلامت افراد بيش از بيش مشخص است. در اين سلسله مقالات، سعي برآن است تا کاربرد ميکروبيوم‌ها را در دانش پزشکي و درمان بيماري‌ها، همچنين نقش آنها را به عنوان درمان کمکي، البته اگر در آينده به درمان اوليه تبديل نشوند، در طيفي از بيماري‌ها توضيح دهيم.

 

در شماره گذشته، در مورد نقش و تاثير ميکروبيوم‌ها بر خطر سرطان، خصوصا سرطان پستان مواردي از نظر گذشت. در ادامه، اثربخشي ميکروبيوم‌ها بر ديگر بيماري ها بررسي خواهد شد. 

 

 

بيماري التهابي روده

 

در حال حاضر، توجه زياد و رو به افزايشي بر تاثير رژيم غذايي روي بيماري التهابي روده ديده مي‌شود. هرچند ارتباط عليتي آن همچنان ناشناخته مانده است.

 

نشان داده شده، موش‌هايي که نقصان اينترلوکين 10 (نوعي سيتوکين ضدالتهابي) دارند، به دليل فعاليت سلول T-helper، دچار کوليت خودبه‌خودي مي‌شوند. زماني که موش‌ها در محيط بدون باکتري رشد کنند تا نقش ميکروبيوم روده‌اي حذف شود، کوليت قابل پيشگيري مي‌شود. اگر اين موش‌ها با فلور خاص روده تماس داده شوند، دوباره به کوليت مبتلا مي‌شوند که اين امر، نقش مهم ميکروبيوم را پررنگ‌تر مي‌کند. علاوه براين، اگر اين موش‌ها رژيم غني از چربي دريافت کنند، باعث القاي التهاب روده کوچک در آنها خواهد شد.

 

اين ارتباط در بيماران مبتلا به کرون نيز ديده مي‌شود. در اين بيماران، کاهش در باکتري خاصي (مثلا باکتروئيدها) ثابت شده که با مصرف آنتي‌بيوتيک قابل بازگشت هستند. اين موضوع، از ايده‌اي حمايت مي‌کند که استفاده از آنتي‌بيوتيک‌ها در بيماران مبتلا به کرون باعث تغيير ميکروبيوم‌ها شده و اين امر، نتيجه مثبتي را در پي دارد.

 

ثابت شده اسيدهاي چرب با زنجيره کوتاه اثر ايمونومدولاتوري دارند که باعث کاهش مقدار سيتوکاين‌هاي التهابي خاصي مي‌شوند. اين ارتباط در مدل‌هاي موشي مبتلا به کوليت ديده شده است. داده‌هاي بيشتري که اخيرا در دسترس قرار گرفته‌اند، به تاثير رژيم غذايي را بر گيرنده آريل‌هيدروکربن بررسي کرده‌اند. اين گيرنده در نقش يک ضدالتهاب و راه سميت‌زدايي در روده عمل مي‌کند. ليگاندهاي متعدد گيرنده آريل‌هيدروکربن و اگزوژني وجود دارند، از ميوه‌ها و سبزيجات تا متابوليت‌هاي باکتري، که نشان داده شده در بيوپسي‌هايي که از بيماران مبتلا به بيماري التهابي روده گرفته مي‌شود، کاهش داشته‌اند. انکوبه‌کردن بيوپسي‌ها با آگونيست گيرنده آريل‌هيدروکربن باعث القاي توليد اينترلوکين 22 مي‌شود. اين داده‌ها در مجموع، پيشنهاد مي‌کنند که ممکن است القاي گيرنده آريل‌هيدروکربن با رژيم غذايي، اثر عميقي داشته باشد. کمبود گيرنده آريل‌هيدروکربن منجر به اختلال در لنفوسيت‌هاي اينترااپي‌تليال شده که خود، باعث افزايش فعاليت سلول‌هاي ايمني و صدمه موکوس اپي‌تليال خواهد شد. 

 

ديگر منبع غيرمستقيم غذايي براي اين ليگاندهاي گيرنده‌هاي آريل‌هيدروکربن، تريپتوفان است که در ماهي و سبزيجات يافت مي‌شوند. شواهدي موجود است که تريپتوفان در روده بوسيله لاکتوباسيلوس روده‌اي به ليگاند گيرنده‌هاي آريل‌هيدروکربن متابوليزه مي‌شود. با اين تغيير فعاليت ميکروبيوم‌ها، حفاظت موکوزال در برابر التهاب تقويت شده و در برابر جايگيري باکتريال مقاومت مي‌شود.

 

بنابراين، اگر به بيماران مبتلا به بيماري التهابي روده پيشنهاد شود از ماهي و سبزيجات استفاده کنند، کار بي‌موردي نيست. ما دقيقا فکر مي‌کنيم که گيرنده‌ آريل‌هيدروکربن در اين پروسه داراي نقشي است، پس شايد درست باشد که ما هماني هستيم که مي‌خوريم! 

 

 

چاقي مسري

 

مطالبي که در زير آورده مي‌شوند، براي سندرم متابوليک و اپيدمي چاقي نيز قابل تعميم هستند.

 

انتقال ميکروبيوم روده از موش‌هاي چاق ژنتيکي به موش‌هايي که بدون باکتري هستند، مي‌تواند شاخص توده بدني آنها را به سرعت افزايش دهد. اين ارتباط ثابت مي‌کند که ميکروفلور روده مي‌تواند فنوتيپ چاقي را به روش قابل انتقالي ديکته کند. تخريب باکتريايي پلي‌ساکاريدهاي خاص غيرقابل هضم نيز ثابت شده و براي توليد اسيدهاي چرب با زنجيره کوتاه و متابوليت‌ها حياتي هستند. اين متابوليت‌ها هورمون‌هاي روده‌اي را تنظيم کرده و با اتصال به گيرنده‌هاي اسيدهاي چرب آزاد، خصوصا گيرنده‌هاي 2 و 3 اسيدهاي چرب آزاد، حس سيري را کنترل مي‌کنند. اين رخداد، در پاسخ به دستکاري ميکروبيوم روده‌اي ايجاد مي‌شود.

 

 

خطر واقعي شيرين‌کننده‌هاي مصنوعي

 

داده‌هاي جالبي وجود دارند که دانسته‌هاي ما را در مورد استفاده از شيرين‌کننده‌هاي مصنوعي به چالش مي‌کشند. يافته‌ها نشان مي‌دهند که اين شيرين‌کننده‌ها در واقع از طريق تبديل و تبديل ميکروبيوم روده، باعث بروز عدم تحمل به گلوکز مي‌شوند. اين مسئله، هم در مطالعات مشاهده‌اي حيواني و هم انساني ديده شده است. در مدل موشي که از نظر ژنتيکي تغييري نداشته، هم گروه با رژيم غذايي پرچرب و هم کم‌چرب، در مقايسه با گروه کنترل، پس از مصرف شيرين‌کننده‌هاي مصنوعي مختلف، دچار عدم تحمل به گلوکز شدند. درمان با آنتي‌بيوتيک اين وضعيت را حذف کرده و رابطه عليتي معکوس شد. 

 

در اين قسمت، تغيير قابل توجه ميکروبيومي ديده شد، خصوصا از طريق بيان بيش از اندازه گونه‌هاي باکتروئيدي. بنابراين، شواهد استفاده از شيرين کننده‌هاي مصنوعي ممکن است متناقض بوده و خطري را ايجاد‌کنند که ما مي‌توانيم با کمک ميکروبيوم روده‌اي اثر آنها را برگردانيم و معکوس کنيم.
در شماره آينده، در مورد تاثير ميکروبيوم بر ديگر بيماري‌ها، مانند کبد چرب غيرالکلي و قلبي خواهيم پرداخت.

 

 

منبع: روزنامه سپید، 94/6/31