مقالات
مشکلات و خطرات تجویز داروهای ضد درد نارکوتیک
خط قرمز در تجويز داروهاي ضد درد!
ترجمه: نيلوفر شايسته
Medscape: استفاده اشتباه و سوءاستفاده از داروهاي ضد درد تجويزي با قدرت بالا يک مشکل فراگير است. مصرف بيش از اندازه دارو يک پيامد ويرانگر در مديريت درد مزمن با داروهاي ضد درد اوپيوئيدي است که در بسياري از موارد منجر به مرگ بيمار ميشود. اگر شما يک پزشک مراقبتهاي اوليه هستيد، ممکن است با اين نوع مرگها به زودي مواجه شويد. در شماره گذشته، در مورد چگونگي برخورد با اين بيماران، نکاتي از نظر گذشت. در ادامه، به ديگر جنبههاي اين موضوع پرداخته ميشود.
شايد اينطور تصور شود که کمترين گروهي که احتمال دارد اعتياد به اپيوئيدها پيدا کنند، نوجوانان ورزشکار دبيرستاني هستند؛ اما براساس گزارشي که در نشريه Sports Illustrated منتشر شد، سطوحي از اپيدمي اعتياد به اپيوئيدها در اين گروه خاص نيز ديده ميشود. بسياري از اين ورزشکاران جوان دچار صدمه شده و براي مديريت درد آنها که ناشي از صدمه حاد است، داروهاي ضد درد اوپيوئيدي تجويز شده و به اين ترتيب، اعتياد پيدا کردهاند. زماني که اين دسته از داروها قطع ميشدند، اين نوجوانان ورزشکار سالم، معتاد به هروئين ميشدند. بسياري از آنها نيز در اثر استفاده بيش از حد از هروئين، فوت کردهاند.
به دنبال مواد مخدر يا درد معقول؟
مشاهده بعضي رفتارهاي خاص در بيمار مبتلا به درد مزمن يا بيماري که فقط ميخواهد داروهاي ضددرد نارکوتيک تجويزي دريافت کند، پرچم قرمز را بالا ميبرد. اين رفتارها شامل موارد زير هستند:
درخواست داروي خاص با ذکر نام يا دوزهاي مشخص،
درخواست افزايش دوز داروهاي تجويزي
ادعاي بيمار مبني بر گم کردن داروهاي تجويزي يا نسخه آنها
ادعاي بيمار مبني بر دزديده شدن داروها يا نسخه مربوطه
درخواست زود به زود براي تکرار تجويز داروها
ارائه شکايتهاي فردي در تضاد با مشاهدات عيني شما
مراجعه به پزشکان متعدد براي دريافت دارو
يک پزشک مسلما ميخواهد که درد و رنج بيمار خود را برطرف کند. يک پزشک دلسوز ميتواند بهراحتي و به مدت طولاني بهوسيله بيمار گمراه شده و در حفظ وضعيت اعتياد بيمار کمک کننده باشد. بهطور مثال، بيماري را در نظر بگيريد که از يک صدمه ترومايي خلاص شده است. درمان جراحي اورتوپدي وي نيز کامل شده است. درد مرتبط با تروما حالت مزمن پيدا ميکند. پزشک مراقبت اوليه به شکايتهاي فردي بيمار اعتماد ميکند، زيرا مدتي طولاني است که با بيمار در ارتباط است. به مرور زمان و در پاسخ به درخواست بيمار، دوز دارويي وي به تدريج افزايش پيدا ميکند. در نهايت، بيمار براي داروهاي جديدتر و قويتر و با دوزهاي بالاتر پافشاري ميکند. اين بيمار، ممکن است مشکل وابستگي پيدا کرده باشد.
در اين مرحله، پزشک بايد با رويکرد جديدي، مديريت طولانيمدت درد بيمار را ارزيابي کند و مهم نيست که ارتباط آنها تا چه حد صميمانه است و چقدر فکر ميکنند که همديگر را ميشناسند. اگر بيمار شما به داروهاي ضددرد تجويزي وابسته شده، اما شکايتهاي درست از درد مزمن دارد، بهتر است وي را به يک مرکز مديريت درد چندرشتهاي ارجاع دهيد. اين دسته از بيماران نياز دارند بهوسيله يک پزشک متخصص در مديريت درد ويزيت شده و درمان مناسب مربوط به وابستگي دارويي را نيز دريافت کنند. البته ممکن است امکانات اندکي از اين نظر در اختيار شما باشد، اما زماني را که براي اين مساله صرف ميکنيد تا مرکز مناسبي را براي بيمار خود بيابيد، ارزش والايي دارد.
راههاي مختلف برخورد با مشکل
خدمات خودکار پايش تجويز دارو، امکان مراجعه بيمار معتاد را به پزشکان مختلف محدود ميکند. متاسفانه، بدون درمان، اين بيماران ممکن است به بازار سياه مراجعه کنند. هوش و غريزه اوليه شما در شناسايي اين دسته از بيماران، ممکن است به مراجعه بيماراني که به دنبال دارو هستند و رفتارهاي خاص خود را نشان ميدهند، پايان دهد. ديگر گزينهها نيز بايد در نظر گرفته شده و از نظر اخلاقي و قانوني هم موجه باشند. از اين موارد، ميتوان به مشاوره با بيمار، عليرغم وابستگي بالقوه وي به داروهاي ضددرد اوپيوئيدي، ارجاع آنها به متخصص مديريت درد، يا معرفي آنها به برنامههاي درمان وابستگي به مواد، اشاره کرد. ثبت تمامي اين موارد، همچون مشاوره و ارجاع آنها به مراکز تخصصي، در پرونده پزشکي بيمار الزامي است. اگر از نحوه عملکرد شما سوال شود، مستندهاي خوب و مناسبي که قبلا تهيه کردهايد، ميتواند منجر به حفظ مجوز طبابت شما و برنده شدن در محاکم قضايي شود.
براي يک پزشک، اغوا شدن بهوسيله بيمار در زمينه مديريت دارويي درد که فراتر از تخصص وي به عنوان پزشک مراقبتهاي اوليه باشد، کار آساني است. اما پيشنهاد ما به شما اين است که، «بايدها» و «نبايدها» را رعايت کنيد، زيرا اعتماد به نفس شما را در درمان بيماران يا ارجاع آنها به مراکز تخصصيتر بالا ميبرد.
بايدها
بهطور واضح، دلايل خود را براي تجويز دارو در پرونده پزشکي وي، مستند کنيد.
براي مديريت درد مزمن بيمار، با وي ببنديد و از او امضا بگيريد.
بهطور مکرر، از بيمار آزمايش خون/ادرار بگيريد تا وابستگي وي مشخص شود.
گزارشهاي مکرر از داروهاي تجويزي خود داشته باشيد.
به نتايج آزمايشها و گزارشها توجه داشته باشيد.
بهطور مرتب، با بيمار در مورد وابستگي به دارو صحبت کرده و آنها را در پرونده ثبت کنيد.
اگر لازم باشد، بيمار را براي مشاوره تخصصي، نزد روانپزشک/روانشناس ارجاع دهيد.
در مورد نگرانيهاي موجود در زمينه استفاده اشتباهي/سوءاستفاده احتمالي با بيمار صحبت کرده و آن را در پرونده ثبت کنيد.
بيماران غيرپيچيده را به متخصص مديريت درد يا نوتواني ارجاع دهيد.
نبايدها
از انجام کارهاي زير برحذر باشيد:
به سيستمهاي ثبت الکترونيکي اعتماد نکرده و چگونگي عملکرد خود را فقط در آنجا ثبت نکنيد. به جاي آن، دلايل و نگرانيهاي خود را در زمينه نحوه درمان بيمار مستند کنيد.
تنها داروهايي را براي بيمار تجويز نکنيد که وي در مورد آنها اينگونه گزارش ميدهد: «براي من کار ميکند.»
روشهاي درماني ديگر را به جز دارو درماني فراموش نکنيد.
اجازه ندهيد بيمار در دورههايي، از دستورات درماني شما تبعيت نکند.
در مورد بيماران مشکل خود در محيطهاي عمومي کلينيک خود صحبت نکنيد.
اگر شما در کلينيک خود دردهاي مزمن و طولانيمدت بيماران را با استفاده از داروهاي ضددرد اوپيوئيدي مديريت ميکنيد، لازم است که تمامي دلايل موجه و علمي خود را براي تجويز اين دسته از داروها بهطور واضح مکتوب کنيد. همچنين لازم است با بيمار خود در مورد وابستگي بالقوه به داروهاي تجويزي مشورت کرده و آنها را در پرونده ثبت کنيد. گرفتن شرح حال و انجام معاينه باليني انجام و مستند شده و بهطور مرتب روزآمد شوند.
ادامه دارد...