مقالات

خواب ها به ما چه می گویند؟

۱۵ بهمن ۱۳۹۴

 

 

      رویاها به ظاهر بی‌نظم به نظر می‌رسند اما در تمام این بی‌نظمی‌ها، نظمی وجود دارد و خبر از یک انسجام پنهانی درونی می‌دهد. طبق نظریه فروید خواب‌ها را می‌توان به 3 گروه تقسیم کرد:


      1) ابتدا می‌توانیم از خواب‌هایی صحبت کنیم که معنی‌ دارند و قابل درک و کشف هستند. یعنی آنهایی که به آسانی با زندگی روانی ما قابل تطبیق‌اند. بدون اینکه این تطبیق ما را ناراحت کند. رویاهای زیادی از این قبیل وجود دارد که در آنها داستان دیده‌شده خود گویاست و توجه زیاد یا حیرت ما را جلب نمی‌کند. زیرا عناصر ناهماهنگ در آنها دیده نمی‌شود. این حقیقت که آنها در سیستم روانی فرد تولید می‌شوند و بار عاطفی دارند خود دلیلی علیه این نظریه است که خواب را صرفا فعالیت و ارتباط جمعی تعدادی از سلول‌های مغزی می‌داند. رویاهای ساده دارای معنی شبیه حوادث روزنامه هستند و عناصر واپس‌زده و سرخورده در آنها به ندرت دیده می‌شود و ما معمولا ترس یا اضطرابی از دیدن آنها نداریم، مثلا وقتی گرسنه‌ای خواب غذا می‌بیند یا فردی که امتحان دارد خواب جلسه امتحان!


      2) گروه دوم خواب‌هایی هستند که عناصر آنها معنی دارند اما آشفته و به هم ریخته هستند. مثل اینکه ما نمی‌دانیم مفهوم آنها در کجای زندگی روانی ما قرار دارد. مثلا در خواب کسی را می‌بینیم که طاعون دارد و ما هیچ دلیلی برای خوابمان پیدا نمی‌کنیم.


      3) گروه سوم خواب‌هایی کاملا به هم ریخته و نامفهوم هستند با صحنه‌هایی ظاهرا بی‌معنی، بیهوده و مغشوش که قسمت اعظمی از فعالیت‌ خوا‌ب‌بازی ما چنین وضعیتی دارد. شاید همین موضوع موجب شده تحقیقات پزشکی نورولوژی در دانشکده‌های پزشکی توجه کمی به پدیده خواب داشته باشند و حداکثر آن را نوعی ضعف و کاهش فعالیت فیزیولوژیک بدانند. در بیشتر این خواب‌ها جای پای ضعف، ناتوانی و استیصال روانی دیده می‌شود. مثلا خواب حیوانی را می‌بینیم که اعضای بدن عجیب و غریبی دارد. در رویاهای گروه دوم و سوم معمایی وجود دارد که فقط با تحلیل خاطرات و ضبط‌های ذهنی یک فرد ممکن است کلید معما و رسیدن به مفهوم پشت پرده خواب به دست آید.


      در خواب‌های ساده و قابل‌فهم محتوای ظاهری خواب با محتوای پنهان آن به هم نزدیک است. گویی که در آنها نوعی صرفه‌جویی انرژی روانی در کار خواب‌سازی انجام شده است. عموما خواب بچه‌ها از این نوع است که تضاد ندارد و معنی آن مشخص و قابل فهم است اما در خواب‌های آشفته نیازهای سرخورده و واپس زده شده پنهان شده‌اند و در نگاه اول هیچ معنایی به دست نمی‌آید. در این خواب‌ها عمق و هدف قصه، جبران آرزو، تضاد یا ناکامی ماست. پس به عبارت دیگر، تعبیر خواب یعنی باز کردن ترکیبی که روند خواب‌سازی آنها را بافته، تافته و رتوش کرده که البته کار هر کسی نیست!
خواب ،تعادل بخش ذهناگر کمی دقیق‌تر نگاه کنیم، متوجه می‌شویم رویا وظیفه تعادل‌بخشی را در ذهن ایفا می‌کند و فشارهای روانی ذهنی ما که در عمق ناهوشیارمان هستند با خواب دیدن به تعادل در ذهن می‌رسند. ما در واقع از تصاویر در خواب‌ها استفاده می‌کنیم تا آن قسمت‌هایی از خاطرات، تکانه‌ها و احساساتی را که سانسورشان کرده‌ایم و هلشان داده‌ایم به زیرزمین بالا بیایند و حرفشان را بزنند تا بتوانیم مجددا آنها را بررسی کنیم.


خواب، زبان نا هوشیار ما


      هر چقدر بیشتر در خواب‌ها جلو برویم، پیچیدگی‌های ذهن انسان بیشتر مشخص می‌شود. اینکه بخش ناهوشیار ذهن ما ظرفیت روان ذهن هوشیار ما را چقدر جالب می‌سنجد و براساس آن ظرفیت با بسته‌بندی‌ها، کادوها و نمایش‌های به‌خصوص سعی می‌کند پنهان‌ترین بخش‌هایی را که احساس فشار می‌کند به سمت ما بفرستد و منتظر بماند شاید بتوانیم بفهمیم چه می‌گوید، بسیار جالب است.


      خواب‌ها تعبیر دارند و هر خواب به شخصیت و اتفاقات شخصی فرد بستگی دارد و احتمالا تعبیرات مخصوص خودش را خواهد داشت. خواب و رویا زبان ناهوشیار ماست که از عمیق‌ترین قسمت‌های پنهان ما با ما حرف می‌زند. برای فهمیدن این زبان به تحلیل‌های درست روان‌شناختی نیاز است.
با این تفاسیر آیا شما هم موافقید که رویاها دریچه‌هایی به دنیای درون آدم هستند؟

 

 

منبع: هفته نامه زندگی مثبت، 10 بهمن 94